معنی فارسی by marriage

B2

به دلیلی به خانواده یا گروهی مرتبط شدن که از طریق ازدواج حاصل می‌شود.

Related to someone through the bond of marriage rather than blood.

example
معنی(example):

او به واسطه ازدواج عضو خانواده شد.

مثال:

She became a member of the family by marriage.

معنی(example):

او به خانواده اسمیت‌ها از طریق ازدواج نسبت دارد.

مثال:

He is related to the Smiths by marriage.

معنی فارسی کلمه by marriage

: معنی by marriage به فارسی

به دلیلی به خانواده یا گروهی مرتبط شدن که از طریق ازدواج حاصل می‌شود.