معنی فارسی by-passing
B1دور زدن، به معنای اجتناب از رویکردهای معمول و پیشرفت به شیوهای نوآورانه است.
The action of avoiding conventional methods or processes to achieve a goal.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال دور زدن روشهای سنتی برای نوآوری است.
مثال:
He is by-passing traditional methods to innovate.
معنی(example):
دور زدن فرآیند استاندارد گاهی میتواند به موفقیت منجر شود.
مثال:
By-passing the standard process can sometimes lead to success.
معنی فارسی کلمه by-passing
:
دور زدن، به معنای اجتناب از رویکردهای معمول و پیشرفت به شیوهای نوآورانه است.