معنی فارسی byelaw

B1

نوعی قانون محلی که معمولاً برای نظارت بر فعالیت‌های خاص در یک منطقه وضع می‌شود.

A local law similar to a bylaw, specifically used in some jurisdictions.

example
معنی(example):

این آئین‌نامه از حیات وحش محلی محافظت می‌کند.

مثال:

This byelaw ensures the protection of local wildlife.

معنی(example):

شورای شهر آئین‌نامه جدیدی در مورد ریختن زباله در پارک‌ها تصویب کرد.

مثال:

The council approved a new byelaw on littering in parks.

معنی فارسی کلمه byelaw

: معنی byelaw به فارسی

نوعی قانون محلی که معمولاً برای نظارت بر فعالیت‌های خاص در یک منطقه وضع می‌شود.