معنی فارسی byordinary

B1

به معنای زندگی یا چیزی که به طور معمول و عادی انجام می‌شود، بدون ویژگی‌های خاص یا برجسته.

Referring to a lifestyle or approach that is typical or unremarkable.

example
معنی(example):

او انتخاب کرد که زندگی معمولی داشته باشد و از هر نوع نمایشهای لوکس پرهیز کند.

مثال:

He chose to lead a life byordinary, avoiding any extravagant displays.

معنی(example):

طرح خانه به شدت معمولی بود و با محیط اطراف همخوانی داشت.

مثال:

The design of the house was quite byordinary, blending into the surroundings.

معنی فارسی کلمه byordinary

: معنی byordinary به فارسی

به معنای زندگی یا چیزی که به طور معمول و عادی انجام می‌شود، بدون ویژگی‌های خاص یا برجسته.