معنی فارسی byrling
B1برلینگ، نوعی رقص یا حرکت همراه با موزیک.
A style of dancing or moving in sync with music.
- VERB
example
معنی(example):
او در حالی که کار میکرد به موزیک برلینگ میرقصید.
مثال:
He was byrling to the music while working.
معنی(example):
کودک وقتی آهنگ مورد علاقهاش را شنید شروع به برلینگ کرد.
مثال:
The child started byrling when he heard his favorite song.
معنی فارسی کلمه byrling
:
برلینگ، نوعی رقص یا حرکت همراه با موزیک.