معنی فارسی byronite
B1بایرونیت، یک اصطلاح برای توصیف پیروان فلسفه و ایدههای بایرون، به ویژه در آثار ادبی و هنری.
A term used to describe followers of Byron's philosophy and ideas, particularly in literary and artistic works.
- NOUN
example
معنی(example):
به عنوان یک بایرونیت، او اغلب به تمهای بایرون در کارهای خود اشاره میکرد.
مثال:
As a byronite, he often referenced Byron's themes in his own work.
معنی(example):
جنبش بایرونیت بسیاری از شاعران آن دوران را الهام بخشید.
مثال:
The byronite movement inspired many poets of the era.
معنی فارسی کلمه byronite
:
بایرونیت، یک اصطلاح برای توصیف پیروان فلسفه و ایدههای بایرون، به ویژه در آثار ادبی و هنری.