معنی فارسی bz
B1BZ میتواند به یک روش یا واحد اندازهگیری خاص در علوم اشاره کند.
A term that represents a specific measurement or method in scientific disciplines.
- OTHER
example
معنی(example):
BZ نشاندهنده یک اندازهگیری خاص در علم است.
مثال:
BZ indicates a certain measurement in science.
معنی(example):
ما از روش BZ برای آزمایشهای خود استفاده خواهیم کرد.
مثال:
We will use the BZ method for our experiments.
معنی فارسی کلمه bz
:
BZ میتواند به یک روش یا واحد اندازهگیری خاص در علوم اشاره کند.