معنی فارسی c/f
B1c/f مختصر برای 'چک کنید / دنبال کنید' است که در محتوای نوشتاری برای راهنمایی از خوانندگان استفاده میشود.
An abbreviation for 'compare with', often used in written contexts to prompt readers to check additional information.
- OTHER
example
معنی(example):
دستور پخت شامل c/f برای راهنماییهای آشپزی بود.
مثال:
The recipe included c/f for the cooking instructions.
معنی(example):
شما باید c/f کنید تا ببینید آیا اطلاعات مطابقت دارد.
مثال:
You should c/f to see if the information matches.
معنی فارسی کلمه c/f
:c/f مختصر برای 'چک کنید / دنبال کنید' است که در محتوای نوشتاری برای راهنمایی از خوانندگان استفاده میشود.