معنی فارسی cabab

B1

کباب، گوشتی است که به صورت رشته‌ای یا تکه‌ای درست می‌شود و معمولاً روی آتش یا مشعل کباب می‌شود.

A dish consisting of meat or vegetables grilled on a skewer or spit.

example
معنی(example):

کباب یک غذای محبوب در بسیاری از فرهنگ‌ها است.

مثال:

A cabab is a popular dish in many cultures.

معنی(example):

آنها کباب را روی آتش باز کباب کردند.

مثال:

They grilled the cabab over an open flame.

معنی فارسی کلمه cabab

: معنی cabab به فارسی

کباب، گوشتی است که به صورت رشته‌ای یا تکه‌ای درست می‌شود و معمولاً روی آتش یا مشعل کباب می‌شود.