معنی فارسی caback

B1

نوعی وسیله نقلیه که معمولاً با راننده برای انتقال افراد به کار می‌رود.

A vehicle for hire to carry passengers.

example
معنی(example):

او بعد از ناهار به دفتر یک تاکسی گرفت.

مثال:

He took a caback to the office after lunch.

معنی(example):

تاکسی بسیار سریع و کارآمد بود.

مثال:

The caback was quick and efficient.

معنی فارسی کلمه caback

: معنی caback به فارسی

نوعی وسیله نقلیه که معمولاً با راننده برای انتقال افراد به کار می‌رود.