معنی فارسی caballing

B1

دسیسه‌چینی و توطئه‌چینی، به معنای برنامه‌ریزی مخفیانه برای رسیدن به هدفی خاص.

Conspiring or plotting clandestinely.

example
معنی(example):

دسیسه‌چینی بین شوالیه‌ها در گذشته رایج بود.

مثال:

Caballing among the knights was common in the past.

معنی(example):

آنها در حال دسیسه‌چینی برای تأثیرگذاری بر تصمیم پادشاه بودند.

مثال:

They were caballing to influence the king's decision.

معنی فارسی کلمه caballing

: معنی caballing به فارسی

دسیسه‌چینی و توطئه‌چینی، به معنای برنامه‌ریزی مخفیانه برای رسیدن به هدفی خاص.