معنی فارسی cabbed

B1 /kæbd/

سفر کردن با تاکسی، به معنای رفتن از یک مکان به مکان دیگر به وسیله‌ی تاکسی.

To have traveled in a taxi.

verb
معنی(verb):

To travel by taxicab.

example
معنی(example):

ما بعد از مهمانی با تاکسی به خانه رفتیم.

مثال:

We cabbed home after the party.

معنی(example):

او هر روز با تاکسی به محل کار رفت.

مثال:

She cabbed to work every day.

معنی فارسی کلمه cabbed

: معنی cabbed به فارسی

سفر کردن با تاکسی، به معنای رفتن از یک مکان به مکان دیگر به وسیله‌ی تاکسی.