معنی فارسی cabinetry
B1کابینتسازی به مجموعهای از کابينتها و لوازم مربوط به آن اطلاق میشود که برای ساماندهی و ذخیرهسازی استفاده میشود.
The cabinets and their arrangement in a room, particularly designed for storage and organization.
- noun
noun
معنی(noun):
The craft of making high-quality wooden furniture; cabinetmaking.
معنی(noun):
High-quality wooden furniture; cabinetwork.
example
معنی(example):
او کابینتهای زیبا برای آشپزخانهاش انتخاب کرد.
مثال:
She chose beautiful cabinetry for her kitchen.
معنی(example):
کابینتهای موجود در دفتر به گونهای طراحی شده بودند که بیشترین فضای ذخیرهسازی را داشته باشند.
مثال:
The cabinetry in the office was designed for maximum storage.
معنی فارسی کلمه cabinetry
:
کابینتسازی به مجموعهای از کابينتها و لوازم مربوط به آن اطلاق میشود که برای ساماندهی و ذخیرهسازی استفاده میشود.