معنی فارسی cabinlike

B1

شباهت به کلبه، به خصوصیاتی اشاره دارد که باعث می‌شود چیزی شبیه به یک کلبه به نظر برسد.

Resembling a cabin, relating to characteristics that make something appear cabin-like.

example
معنی(example):

این اتاق به سبک کلبه‌ای بود و با دکور چوبی روستایی پر شده بود.

مثال:

The room was cabinlike, filled with rustic wooden decor.

معنی(example):

آنها خانه‌شان را طوری تزئین کردند که فضای کلبه‌ای داشته باشد.

مثال:

They decorated their home to have a cabinlike atmosphere.

معنی فارسی کلمه cabinlike

: معنی cabinlike به فارسی

شباهت به کلبه، به خصوصیاتی اشاره دارد که باعث می‌شود چیزی شبیه به یک کلبه به نظر برسد.