معنی فارسی cacochymical
B1کاکوکیملی به شرایطی اطلاق میشود که نشاندهنده کیفیت ضعیف مایعات بدنی باشد.
Referring to poor quality of bodily humors or fluids.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
شرایط بیمار به عنوان کاکوکیملی که به دلیل کیفیت ضعیف مایعات بدنی او توصیف شده بود.
مثال:
The patient's condition was described as cacochymical due to the poor quality of their bodily fluids.
معنی(example):
نتایج ککوشیمیایی در این تحلیل نشان دهنده مشکلات بهداشتی هستند.
مثال:
Cacochymical results in this analysis indicate health issues.
معنی فارسی کلمه cacochymical
:
کاکوکیملی به شرایطی اطلاق میشود که نشاندهنده کیفیت ضعیف مایعات بدنی باشد.