معنی فارسی cacodemonial

B2

مربوط به آیین‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با موجودات شیطانی.

Relating to rituals or practices associated with demons.

example
معنی(example):

آیین‌ها به عنوان ککودیمونال در ذات خود توصیف شدند.

مثال:

The rituals were described as cacodemonial in nature.

معنی(example):

عوامل ککودیمونال در مراسم برای شرکت‌کنندگان نگران‌کننده بود.

مثال:

The cacodemonial elements in the ceremony were unsettling to participants.

معنی فارسی کلمه cacodemonial

: معنی cacodemonial به فارسی

مربوط به آیین‌ها یا فعالیت‌های مرتبط با موجودات شیطانی.