معنی فارسی cacoenthes
B1به نوعی از اشتیاق یا وابستگی شدید به یک فعالیت اشاره دارد.
An irresistible urge or compulsion to engage in a certain activity.
- NOUN
example
معنی(example):
او علاقهای شدید به جمعآوری تمبرهای نادر دارد.
مثال:
She has a cacoenthes for collecting rare stamps.
معنی(example):
علاقه شدید او به نقاشی او را به یک هنرمند معروف تبدیل کرد.
مثال:
His cacoenthes for painting led him to become a famous artist.
معنی فارسی کلمه cacoenthes
:
به نوعی از اشتیاق یا وابستگی شدید به یک فعالیت اشاره دارد.