معنی فارسی cacophonia
B1صداهای ناهنجار و آشفته که به صورت همزمان ایجاد میشوند.
A harsh, discordant mixture of sounds.
- NOUN
example
معنی(example):
کاکوفونیا شهر او را در شب بیدار نگه داشت.
مثال:
The cacophonia of the city kept her awake at night.
معنی(example):
او کاکوفونیا را به عنوان سمفونی آشوب توصیف کرد.
مثال:
He described the cacophonia as a symphony of chaos.
معنی فارسی کلمه cacophonia
:
صداهای ناهنجار و آشفته که به صورت همزمان ایجاد میشوند.