معنی فارسی cacophonically

B2

به شکل کافوفونیک، به طوری که صداها نامنظم و ناهماهنگ باشند.

In a chaotic and discordant manner.

example
معنی(example):

گروه کُر در تمرین به صورت کافوفونیکی آواز خواندند.

مثال:

The choir sang cacophonically during the rehearsal.

معنی(example):

او به صورت کافوفونیک صحبت کرد و فهمیدن او دشوار بود.

مثال:

He spoke cacophonically, making it hard to understand him.

معنی فارسی کلمه cacophonically

: معنی cacophonically به فارسی

به شکل کافوفونیک، به طوری که صداها نامنظم و ناهماهنگ باشند.