معنی فارسی cacosplanchnia
B1کاکوسپلانشنی وضعیتی است که در آن فرد احساسات منفی نسبت به اندامهای داخلی خود دارد.
A condition characterized by negative feelings or perceptions regarding one's internal organs.
- NOUN
example
معنی(example):
کاکوسپلانشنی به حالتی اشاره دارد که شامل ادراکهای منفی از اندامهای داخلی است.
مثال:
Cacosplanchnia refers to a condition involving negative perceptions of internal organs.
معنی(example):
بیماران دارای کاکوسپلانشنی ممکن است با عملکرد اندامهای خود احساس ناراحتی کنند.
مثال:
Patients with cacosplanchnia may feel discomfort with their organ functions.
معنی فارسی کلمه cacosplanchnia
:
کاکوسپلانشنی وضعیتی است که در آن فرد احساسات منفی نسبت به اندامهای داخلی خود دارد.