معنی فارسی cadaverously
B2به حالت یا ظاهری که یادآور مرده است، به ویژه از لحاظ رنگ یا بیحالی.
In a manner resembling a corpse; very pale or lifeless.
- ADVERB
example
معنی(example):
آن مرد بعد از بیماری طولانی به طور مردهگون به نظر میرسید.
مثال:
The man looked cadaverously pale after the long illness.
معنی(example):
او در طول جلسه با صدای مردهگون آرام صحبت کرد.
مثال:
She spoke in a cadaverously quiet voice during the meeting.
معنی فارسی کلمه cadaverously
:
به حالت یا ظاهری که یادآور مرده است، به ویژه از لحاظ رنگ یا بیحالی.