معنی فارسی cadbit

A2

تکه‌ای کوچک از چیزی، به ویژه غذا.

A small piece or portion of something, especially food.

example
معنی(example):

او تکه‌ای از غذا که بعد از مهمانی جا مانده بود را پیدا کرد.

مثال:

He found a cadbit of food left behind after the party.

معنی(example):

آن تکه به اندازه‌ای بود که گرسنگی او را در آن شب برطرف کند.

مثال:

The cadbit was enough to satisfy her hunger for the night.

معنی فارسی کلمه cadbit

: معنی cadbit به فارسی

تکه‌ای کوچک از چیزی، به ویژه غذا.