معنی فارسی caddiing
B1عمل رهبری و عبور از چالشها به شکلی قوی و با اعتماد به نفس.
Acting or behaving like a leader, showing strength and resilience in challenges.
- VERB
example
معنی(example):
او در حال عبور از چالشها به صورت کادیسوار است.
مثال:
She is caddiing her way through the challenges.
معنی(example):
کادیسوار عمل کردن نشاندهنده عزم و قدرت زیادی است.
مثال:
Caddiing shows great determination and strength.
معنی فارسی کلمه caddiing
:
عمل رهبری و عبور از چالشها به شکلی قوی و با اعتماد به نفس.