معنی فارسی cadetcy
B1دورهای از آموزش نظامی برای جوانان.
A period of training for young people, often in a military context.
- NOUN
example
معنی(example):
خدمت او به عنوان کادیت با فداکاری و انضباط مشخص شد.
مثال:
His cadetcy was marked by dedication and discipline.
معنی(example):
بسیاری از جوانان آرزو دارند به برنامهی کادیت وارد شوند.
مثال:
Many young individuals aspire to enter a cadetcy program.
معنی فارسی کلمه cadetcy
:
دورهای از آموزش نظامی برای جوانان.