معنی فارسی caducity
B2زوال، حالتی که به سرعت با گذر زمان کاهش مییابد، به ویژه در مورد جوانی یا زندگی.
The quality of being caducous; ephemerality, particularly in relation to youth or life.
- noun
noun
معنی(noun):
Dotage or senility.
معنی(noun):
The state of being impermanent or transitory.
example
معنی(example):
زوال جوانی باعث میشود افراد سالهای بزرگسالی خود را بیشتر قدردانی کنند.
مثال:
The caducity of youth makes people appreciate their older years more.
معنی(example):
فیلسوفان اغلب به زوال زندگی و پیامدهای آن اشاره میکنند.
مثال:
Philosophers often discuss the caducity of life and its implications.
معنی فارسی کلمه caducity
:
زوال، حالتی که به سرعت با گذر زمان کاهش مییابد، به ویژه در مورد جوانی یا زندگی.