معنی فارسی caf
A1 /kæf/کافه، مکانی است که معمولاً نوشیدنیها و غذاهای سبک سرو میشود و برای ملاقات یا استراحت مناسب است.
A small, informal restaurant or café where light meals and drinks are served.
- noun
noun
معنی(noun):
A café.
معنی(noun):
A cafeteria.
معنی(noun):
A caffeinated coffee.
example
معنی(example):
من دوست دارم با دوستانم در کافه محلی برای قهوه ملاقات کنم.
مثال:
I like to meet my friends at the local caf for coffee.
معنی(example):
کافه پر از افرادی بود که از صبحانه لذت میبردند.
مثال:
The caf was bustling with people enjoying breakfast.
معنی فارسی کلمه caf
:
کافه، مکانی است که معمولاً نوشیدنیها و غذاهای سبک سرو میشود و برای ملاقات یا استراحت مناسب است.