معنی فارسی cageful
B1به مقدار یا تعدادی که در یک قفس جا میشود اشاره دارد.
The amount or number that can fit into a cage.
- NOUN
example
معنی(example):
او در سفرش یک قفس پر از ماهی گرفت.
مثال:
He caught a cageful of fish during his trip.
معنی(example):
مأموریت نجات یک قفس پر از پرنده را نجات داد.
مثال:
The rescue mission saved a cageful of birds.
معنی فارسی کلمه cageful
:
به مقدار یا تعدادی که در یک قفس جا میشود اشاره دارد.