معنی فارسی caimakam
B1کایمکام به عنوان یک مقام محلی، مسئولیتهای مختلفی را در حوزههای اداری دارد.
A title for local officials often responsible for local governance.
- NOUN
example
معنی(example):
کایمکام مسئول بسیاری از تصمیمات محلی است.
مثال:
The caimakam is responsible for many local decisions.
معنی(example):
از نظر تاریخی، کایمکام قدرت قابل توجهی در مناطق روستایی داشت.
مثال:
Historically, the caimakam held significant power in rural areas.
معنی فارسی کلمه caimakam
:
کایمکام به عنوان یک مقام محلی، مسئولیتهای مختلفی را در حوزههای اداری دارد.