معنی فارسی cajolements
B1چندین قانع کردن یا فریب دادن به شیوهای ملایم.
Multiple acts of persuading someone through flattery or gentle urging.
- NOUN
example
معنی(example):
قانع کردنهای او با شک و تردید مواجه شد.
مثال:
Her cajolements were met with skepticism.
معنی(example):
او اغلب از قانع کردنها برای به دست آوردن آنچه میخواست استفاده میکرد.
مثال:
He often used cajolements to get what he wanted.
معنی فارسی کلمه cajolements
:
چندین قانع کردن یا فریب دادن به شیوهای ملایم.