معنی فارسی cakile
B1نوشیدنی یا خوراکی که حسی شبیه به طعم کیک داشته باشد.
Having a flavor or texture reminiscent of cake, typically sweet.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او طعمی کیکی داشت که مرا به یاد دسر میانداخت.
مثال:
He had a cakile flavor that reminded me of dessert.
معنی(example):
این بستنی بافتی کیکی و نرم و شیرین داشت.
مثال:
The ice cream had a cakile texture, soft and sweet.
معنی فارسی کلمه cakile
:
نوشیدنی یا خوراکی که حسی شبیه به طعم کیک داشته باشد.