معنی فارسی calabooses

B2

واژه‌ای قدیمی که به معنی زندانی یا زندان کوچک است.

An old term referring to a jail or small prison.

noun
معنی(noun):

A prison or jail/gaol.

example
معنی(example):

شهر قدیمی چندین کلا بوو برای مجرمان کوچک داشت.

مثال:

The old town had several calabooses for petty criminals.

معنی(example):

او یک شب در یک کلا بوو قفل بود.

مثال:

He was locked up in a calaboose overnight.

معنی فارسی کلمه calabooses

: معنی calabooses به فارسی

واژه‌ای قدیمی که به معنی زندانی یا زندان کوچک است.