معنی فارسی calade

B1

درجه‌ای از پیاده‌رو یا جاده که رفع تنگی و صعب‌العبور بودن مدنظر است.

A stepped passage or pathway, often found in hilly areas.

example
معنی(example):

نردبان باریک رفت و آمد دشواری داشت.

مثال:

The narrow calade was difficult to navigate.

معنی(example):

ما در کنار نردبان کنار رودخانه قدم زدیم.

مثال:

We walked along the calade by the river.

معنی فارسی کلمه calade

: معنی calade به فارسی

درجه‌ای از پیاده‌رو یا جاده که رفع تنگی و صعب‌العبور بودن مدنظر است.