معنی فارسی calamaries
B1کالاماریها به تکههای ماهی مرکب اشاره دارند که معمولاً به عنوان پیشغذا سرو میشوند.
Pieces of squid, often served fried or as a delicacy.
- NOUN
example
معنی(example):
کالاماریها در تابستان محبوب هستند.
مثال:
Calamaries are popular during the summer.
معنی(example):
ما کالاماریهای سرخکرده را به عنوان پیشغذا لذت بردیم.
مثال:
We enjoyed fried calamaries as an appetizer.
معنی فارسی کلمه calamaries
:
کالاماریها به تکههای ماهی مرکب اشاره دارند که معمولاً به عنوان پیشغذا سرو میشوند.