معنی فارسی calamites
B2کلامیت‌ها، گیاهانی از دوره کربونفر که شبیه درختان بودند و معمولاً در نواحی مرطوب رشد می‌کردند.
An extinct genus of tree-like plants from the Carboniferous period, related to modern horsetails.
- noun
noun
معنی(noun):
An extinct genus of treelike horsetails, Calamites.
example
معنی(example):
کلامیت‌ها گیاهانی درخت‌مانند بودند که در دوره کربونفر زندگی می‌کردند.
مثال:
Calamites were tree-like plants that lived during the Carboniferous period.
معنی(example):
علماء فسیل‌های کلامیت را برای یادگیری درباره اکوسیستم‌های باستانی بررسی می‌کنند.
مثال:
Scientists study fossils of calamites to learn about ancient ecosystems.
معنی فارسی کلمه calamites
:
کلامیت‌ها، گیاهانی از دوره کربونفر که شبیه درختان بودند و معمولاً در نواحی مرطوب رشد می‌کردند.
