معنی فارسی calcarated

B1

کالکاراته به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که فرایندهای قدیمی در آن انجام شده و ارزیابی می‌شود.

Describes an area that has undergone specific assessments or procedures.

example
معنی(example):

ناحیه کالکاراته قبل از عمل ارزیابی شد.

مثال:

The calcarated area was assessed before the procedure.

معنی(example):

پزشکان توجه کردند که ویژگی‌های کالکاراته سالم هستند.

مثال:

Doctors noted that the calcarated features were healthy.

معنی فارسی کلمه calcarated

: معنی calcarated به فارسی

کالکاراته به ناحیه‌ای اطلاق می‌شود که فرایندهای قدیمی در آن انجام شده و ارزیابی می‌شود.