معنی فارسی calciphylaxis

B2

کلسیوپلاکتیک، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن رسوب کلسیم در عروق و بافت‌ها وجود دارد.

A rare condition characterized by calcium deposits leading to tissue necrosis.

example
معنی(example):

کلسیوپلاکتیک یک وضعیت نادر اما جدی است که بر پوست تأثیر می‌گذارد.

مثال:

Calciphylaxis is a rare but serious condition affecting the skin.

معنی(example):

بیمار از کلسیوپلاکتیک رنج می‌برد که منجر به عوارض شدید شد.

مثال:

The patient suffered from calciphylaxis, leading to severe complications.

معنی فارسی کلمه calciphylaxis

: معنی calciphylaxis به فارسی

کلسیوپلاکتیک، به حالتی اطلاق می‌شود که در آن رسوب کلسیم در عروق و بافت‌ها وجود دارد.