معنی فارسی calcitonin
B1هورمونی که به کاهش سطح کلسیم خون کمک میکند.
A hormone that helps lower blood calcium levels.
- noun
noun
معنی(noun):
Thyrocalcitonin
example
معنی(example):
کلسیتونین به تنظیم سطح کلسیم در بدن کمک میکند.
مثال:
Calcitonin helps regulate calcium levels in the body.
معنی(example):
پزشکان ممکن است از کلسیتونین برای درمان پوکی استخوان استفاده کنند.
مثال:
Doctors may use calcitonin to treat osteoporosis.
معنی فارسی کلمه calcitonin
:
هورمونی که به کاهش سطح کلسیم خون کمک میکند.