معنی فارسی calden

B1

نام درختی خاص که در بعضی مناطق وجود دارد.

A type of tree known in certain regions.

example
معنی(example):

ما از جنگل زیبای کالدن عبور کردیم.

مثال:

We walked through the beautiful calden forest.

معنی(example):

درختان کالدن به خاطر تنه‌های بلندشان شناخته شده‌اند.

مثال:

Calden trees are known for their tall trunks.

معنی فارسی کلمه calden

: معنی calden به فارسی

نام درختی خاص که در بعضی مناطق وجود دارد.