معنی فارسی calfs
A2جمع کلمه گوساله، به تعداد چند گوساله اطلاق میشود.
Plural form of calf, referring to multiple young cows.
- NOUN
example
معنی(example):
گوسالهها در مزرعه سبز چرا میکردند.
مثال:
The calfs were grazing in the green field.
معنی(example):
کشاورزان باید بر سلامت گوسالههای خود نظارت کنند.
مثال:
Farmers need to monitor the health of their calfs.
معنی فارسی کلمه calfs
:
جمع کلمه گوساله، به تعداد چند گوساله اطلاق میشود.