معنی فارسی calkage
B1کالکج، فرآیند یا عمل مالیدن یا پر کردن شکافها در سطوح برای جلوگیری از نفوذ آب یا آلودگی.
The process of sealing joints or seams in a structure to prevent water or air leakage.
- NOUN
example
معنی(example):
کالکج یک قایق به آن کمک میکند تا آب را در خود نگه دارد.
مثال:
The calkage of a boat helps to keep it watertight.
معنی(example):
کالکج مناسب برای دوام ساختارهای چوبی ضروری است.
مثال:
Proper calkage is essential for the durability of wooden structures.
معنی فارسی کلمه calkage
:
کالکج، فرآیند یا عمل مالیدن یا پر کردن شکافها در سطوح برای جلوگیری از نفوذ آب یا آلودگی.