معنی فارسی call forth
B2برانگیختن یا فراخواندن چیزی به ویژه احساسات یا خاطرات.
To evoke or bring something to mind.
- verb
verb
معنی(verb):
To summon, to call to speak.
مثال:
They were called forth as witnesses.
معنی(verb):
To induce, inspire.
example
معنی(example):
کار هنرمند می‌تواند احساسات عمیق را برانگیزد.
مثال:
The artist's work can call forth deep emotions.
معنی(example):
ورزش می‌تواند قدرت درونی شما را برانگیزد.
مثال:
Exercise can call forth your inner strength.
معنی فارسی کلمه call forth
:
برانگیختن یا فراخواندن چیزی به ویژه احساسات یا خاطرات.
