معنی فارسی callant
B1کالن، اصطلاحی قدیمی برای یک پسر یا جوان که به فعالیتهای بازی و ماجراجویی علاقه دارد.
An old term for a young boy or lad, often associated with play and adventure.
- NOUN
example
معنی(example):
کالن در میدان بازی میکرد.
مثال:
The callant was playing in the field.
معنی(example):
در افسانههای قدیمی، کالنها به ماجراجویی میرفتند.
مثال:
In old tales, the callant would embark on adventures.
معنی فارسی کلمه callant
:
کالن، اصطلاحی قدیمی برای یک پسر یا جوان که به فعالیتهای بازی و ماجراجویی علاقه دارد.