معنی فارسی callate
B1کالاته، فعلی برای درخواست سکوت یا آرامش در یک محیط.
A verb used to request silence or calm in a situation.
- VERB
example
معنی(example):
لطفاً کالاته کن تا بتوانیم سخنران را بشنویم.
مثال:
Please callate so we can hear the speaker.
معنی(example):
معلم از دانشآموزان خواست که در طول امتحان کالاته کنند.
مثال:
The teacher asked the students to callate during the exam.
معنی فارسی کلمه callate
:
کالاته، فعلی برای درخواست سکوت یا آرامش در یک محیط.