معنی فارسی callcenter
A2مرکز تماس، محلی برای ارائه خدمات به مشتریان و پاسخگویی به سوالات آنها.
A facility that handles customer inquiries and support via telephone.
- NOUN
example
معنی(example):
او در یک مرکز تماس در شهر کار میکند.
مثال:
She works at a callcenter in the city.
معنی(example):
مرکز تماس خدمات مشتریان عالی ارائه داد.
مثال:
The callcenter provided excellent customer service.
معنی فارسی کلمه callcenter
:
مرکز تماس، محلی برای ارائه خدمات به مشتریان و پاسخگویی به سوالات آنها.