معنی فارسی callidness
B1کالییدنس، حالت یا کیفیت هوشمندی و ذکاوت است.
The state of being intelligent or clever.
- NOUN
example
معنی(example):
زیرکی طرح او همه ما را شگفتزده کرد.
مثال:
The callidness of her plan surprised us all.
معنی(example):
زیرکی او در مذاکرات به نتیجه موفقیتآمیزی منجر شد.
مثال:
His callidness in negotiations led to a successful outcome.
معنی فارسی کلمه callidness
:
کالییدنس، حالت یا کیفیت هوشمندی و ذکاوت است.