معنی فارسی calling bell

A2

زنگی که برای اعلام حضور یا درخواست توجه استفاده می‌شود.

A bell used to summon someone or announce a visitor's arrival.

noun
معنی(noun):

Any bell used to get someone's attention

example
معنی(example):

زنگ دعوت با صدای بلندی وقتی بازدید کننده رسید، به صدا درآمد.

مثال:

The calling bell rang loudly when the visitor arrived.

معنی(example):

او زنگ دعوت را زد تا میزبان را مطلع کند.

مثال:

She pressed the calling bell to notify the host.

معنی فارسی کلمه calling bell

: معنی calling bell به فارسی

زنگی که برای اعلام حضور یا درخواست توجه استفاده می‌شود.