معنی فارسی callipering
B1عمل اندازهگیری با کالیپر، فرایند دقیق اندازهگیری است.
The act of measuring with calipers to ensure precision.
- VERB
example
معنی(example):
کالیپر کردن برای کارهای دقیقی مهندسی ضروری است.
مثال:
Callipering is essential for accurate engineering work.
معنی(example):
او ساعتها را صرف کالیپر کردن اجزای دستگاه کرد.
مثال:
He spent hours callipering the components of the machine.
معنی فارسی کلمه callipering
:
عمل اندازهگیری با کالیپر، فرایند دقیق اندازهگیری است.