معنی فارسی callistemon
B2یک نوع درخت یا درختچه استرالیایی با گلهای رنگارنگ، معروف به شاخ گلابی.
A flowering plant known for its vibrant spikes of red or pink blooms.
- NOUN
example
معنی(example):
کالیستمن در بهار به رنگ قرمز روشن شکوفه میزند.
مثال:
The callistemon blooms bright red during the spring.
معنی(example):
ما در باغ خود یک کالیستمن برای گلهای زندهاش کاشتیم.
مثال:
We planted a callistemon in our garden for its vibrant flowers.
معنی فارسی کلمه callistemon
:
یک نوع درخت یا درختچه استرالیایی با گلهای رنگارنگ، معروف به شاخ گلابی.