معنی فارسی callithumpian
B1کالیثامپی، وابسته به جشنوارهها و مراسم شاد و پر سر و صدا.
Pertaining to or characteristic of a callithump or celebration.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رویداد کالیثامپی افراد را از سرتاسر شهر گرد هم آورد.
مثال:
The callithumpian event brought together people from all over the city.
معنی(example):
در جشنهای کالیثامپی، همه در خیابانها رقصیدند.
مثال:
During the callithumpian festivities, everyone danced in the streets.
معنی فارسی کلمه callithumpian
:
کالیثامپی، وابسته به جشنوارهها و مراسم شاد و پر سر و صدا.