معنی فارسی callowness
B1ناپختگی، ویژگی یا حالت عدم تجربه و بلوغ در رفتار و فکر.
The state of being inexperienced or immature.
- NOUN
example
معنی(example):
ناپختگی او در تصمیمهایش مشهود بود.
مثال:
His callowness was evident in his decisions.
معنی(example):
ناپختگی جوانی گاهی میتواند به اشتباهات منجر شود.
مثال:
The callowness of youth can sometimes lead to mistakes.
معنی فارسی کلمه callowness
:
ناپختگی، ویژگی یا حالت عدم تجربه و بلوغ در رفتار و فکر.